درباره استاد

طی چندین سالی که در صنعت آموزش فعالیت کردم متوجه شدم که مهارت های مهمی وجود داره که اگر بهش بپردازیم ، تاثیر فوق العاده ای توی مسیر رسیدن به ارتباطات قوی ، آرامش ، ثروت و موفقیت در هر زمینه ای داره.
اول خودم شروع به یادگیری کردم و بعد از اینکه به خودم ثابت شد که چقدر یادگیری این مهارت ها میتونه موثر باشه ، شروع به تحقیق کردم.
حالا قراره نتیجه این چند سال تحقیق و آموزش ، بصورت کاربردی و با زبان ساده از طریق صفحات مجازی من در اختیارت قرار بگیره.
اما تو آماده شروع و پیوستن به بیش از 500 دانشجوی موفقی که داریم هستی؟

سال 95 بود که حس میکردم وقتشه یکم مستقل باشم و روی پای خودم وایسم. به دنبال راهی برای استقلال بودم که توی قدم اول تونستم توی یه پیتزا فروشی مشغول به کار بشم. کاری که حداقل برای من با توجه به سن و شرایطم خیلی سخت بود … ، روز اول کار کل صورتم با حرارت فر سوخت اما الان حس میکنم بهترین سوختگی زندگیم ، همون سوختن بود.


از 95 تا 99 هر کاری که میتونستم انجام دادم اما حسم مثل اکثر جوونا بود : خستگی و درجا زدن . سال 99 آموزش توی زندگیم تحول ایجاد کرد. تندخوانی و تقویت حافظه رو یاد گرفتم و شروع به تدریس همون موضوع کردم. با آغاز این برگ از زندگیم تونستم خودم رو بهتر بشناسم و روی ضعف های مختلفی که داشتم کار کنم. من قویتر میشدم اون روز هایی که همسن هام درگیر پارک و کافه بودن …
همیشه شروع و پیش بردن یه کسب کار جدید ، همراه با چالش های سنگینی هست که حل اون چالش ها ، یه آدم قدرتمند میطلبه. پس مجبور شدم با آموزش دیدن ، تحقیق کردن و تجربه کردن از خودم یه شحصیت قویتر بسازم. طی این فرایند سخت و سنگین ، یک موضوع فوق العاده مهم بهم ثابت شد و اون قضیه چیزی نبود جز اینکه:


سال 95 بود که حس میکردم وقتشه یکم مستقل باشم و روی پای خودم وایسم. به دنبال راهی برای استقلال بودم که توی قدم اول تونستم توی یه پیتزا فروشی مشغول به کار بشم. کاری که حداقل برای من با توجه به سن و شرایطم خیلی سخت بود … ، روز اول کار کل صورتم با حرارت فر سوخت اما الان حس میکنم بهترین سوختگی زندگیم ، همون سوختن بود.

از 95 تا 99 هر کاری که میتونستم انجام دادم اما حسم مثل اکثر جوونا بود : خستگی و درجا زدن . سال 99 آموزش توی زندگیم تحول ایجاد کرد. تندخوانی و تقویت حافظه رو یاد گرفتم و شروع به تدریس همون موضوع کردم. با آغاز این برگ از زندگیم تونستم خودم رو بهتر بشناسم و روی ضعف های مختلفی که داشتم کار کنم. من قویتر میشدم اون روز هایی که همسن هام درگیر پارک و کافه بودن …

همیشه شروع و پیش بردن یه کسب کار جدید ، همراه با چالش های سنگینی هست که حل اون چالش ها ، یه آدم قدرتمند میطلبه. پس مجبور شدم با آموزش دیدن ، تحقیق کردن و تجربه کردن از خودم یه شحصیت قویتر بسازم. طی این فرایند سخت و سنگین ، یک موضوع فوق العاده مهم بهم ثابت شد و اون قضیه چیزی نبود جز اینکه:
در عصر امروز برای تیک زدن اهدافمون اگر دو چیز رو خوب یاد نگیریم ، قطعا تغییر مثبتی توی زندگیمون بوجود نمیاد:
1. اعتماد به نفس
2. مهارتهای ارتباطی و فن بیان
شک ندارم که اگر خودباوری و اعتماد به نفس کافی رو کسب نمیکردم یا اگر ایجاد ارتباط موثر رو یاد نمیگرفتم ، حرارت فر پیتزایی برام تبدیل به تشویق های ممتد مردم روی سِن سمینار نمیشد.
استادم همیشه میگفت: شاگرد که آماده باشه استاد از راه میرسه.
ارزش رسیدن به رویاهامون خیلی بیشتر از زمان گذاشتن برای یادگیری و آموزش دیدنه ، فقط باید آماده باشی.